سرمایهگذاری در استارتاپ
سرمایهگذاری در استارتاپ به معنای سرمایهگذاری در شرکتهای نوپا و در حال رشد است. این شرکتها عموماً در زمینههای فناوری، نرمافزار، سلامت، خدمات اینترنتی و غیره فعالیت میکنند و به دنبال حل یک مشکل جدید هستند. بسیاری از استارتاپها با بهرهمندی از فناوریهای جدید، محصولات و خدمات نوین و کارآمدی را ارائه میدهند که ممکن است به مرور زمان تبدیل به رقبای بزرگترین شرکتهای جهان شوند.
استارتاپها به دلیل داشتن ریسک بالا و عدم تضمین درآمد در ابتداییهشان، به دنبال پشتیبانی مالی از سمت سرمایهگذاران هستند. سرمایهگذاری در استارتاپ برای سرمایهگذارانی که به دنبال سود و سودآوری طولانیمدت هستند، فرصت خوبی است. اگر استارتاپ با محصول یا خدمات منحصر به فرد خود موفق باشد، سرمایهگذاری در آن میتواند بازده بالایی به همراه داشته باشد. از طرفی، سرمایهگذاران در این حوزه باید به دنبال پروژههایی با بازدهی بالا و مدیریت کارآزموده باشند تا از دست دادن سرمایه خود جلوگیری کنند.
اگر پاسخ این سوال که چرا سرمایهگذاری بر استارتاپ تا این اندازه حائز اهمیت است و اینکه این سرمایهگذاری چه چالشها، راهکارها و قواعدی دارد را نمیدانید، در این مقاله با ما همراه باشید.
فهرست مطالب :
1-چرا به سرمایه گذاری در استارتاپ نیاز داریم؟
مزایای سرمایهگذاری بر استارتاپ
هدف و رویکرد نسبت به سرمایهگذاری و عوامل قابل بررسی
2-هنر سرمایه گذاری در استارتاپ
چگونه میتوان هنر سرمایهگذاری در استارتاپ را آموخت؟
آموزش مداوم
تنوع ریسک
سرمایهگذاری در افراد و شرکتها
ارزیابی موشکافانه
فرهنگ
3- پنج سوالی که قبل از سرمایه گذاری در استارتاپ باید بپرسیم
4- مراحل سرمایهگذاری در استارتاپ
5-جمعبندی
6- مطالب مرتبط
چرا به سرمایهگذاری در استارتاپ نیاز داریم؟
بازیگر مشهور آدری هپبورن در مصاحبهای گفت که "کاشتن باغچه به معنای ایمان به فرداست".
میتوان این نکته را درباره استارتاپها نیز گفت. تمایل افراد به شروع مسیر استارتاپی به شیوههای مختلفی، - بخشی به عنوان بنیانگذاران، اعضای تیم و یا سرمایهگذاران - به معنای ایمان به فردایی بهتر است. اما بر چه اساسی این فردای بهتر تصویر میشود و علت تمایل ما به سرمایهگذاری و اساس این تصویر از آینده بهتر از کجا آمدهاست؟
دو انگیزه اصلی که زندگی را به جلو میبرند ترس و میل به ارتقا و پیش رفتن است و همین دو نیز باعث تمایل به سرمایهگذاری میشوند. باید دانست که بازگشت سرمایه تنها به بازگشت مالی نیست و بلکه میتواند در ابعاد متفاوتی سودآور باشد و حالا سوال اصلی این است که چرا ما به سرمایهگذاری در استارتاپ نیاز داریم؟
استارتاپها با انگیزه بیحد و مرز و دیدگاه خارقالعاده، به عنوان گروههایی که به سمت ناشناختهها گام برمیدارند شناخته میشوند. البته شرکتهای بزرگ نیز به سمت کشف ناشناختهها و نوآوری نیز حرکت میکنند اما تنها شامل تخصیص بودجه به واحد تحقیق و و توسعه و نوآوری شرکتی است. استارتاپها فرهنگ ریسک کردن و آزمون و خطا را بیش از سازمانهای بزرگ دارند و در واقع به همین علت است که نوآوری با قدرت بیشتری در این گروهها رخ میهند. سرمایهگذاری در استارتاپها مسیری است که میتواند به شرکتها و افراد کمک کند تا در مسیر نوآوری گام بردارند. عموما بازگشت سرمایه از طریق سرمایهگذاری در استارتاپ تنها به منابع مالی محدود نمیشود و تاثیرات مثبت دیگری در وجوه اجتماعی افراد سرمایهگذار نیز دارد. تاثیراتی مثل آموزش و یادگیری، تغییر چهره فرهنگی و اجتماعی سرمایهگذار و حتی سرگرمی.
عامل دیگری که سرمایهگذاری در استارتاپ را به نسبت سایر سرمایهگذاری ها جذابتر میکند این است که غالبا در این مسیر استارتاپها نمیتوانند به دقت و درستی کامل دادههای بازار را پیشبینی کنند.
هدف و رویکرد نسبت به سرمایهگذاری و عوامل قابل بررسی
هدف و رویکرد ما از سرمایهگذاری در واقع همان روشی است که از طریق آن استارتاپها را ارزیابی و ارزشگذاری میکنیم و تصمیم به سرمایهگذاری میگیریم. به طور پیش فرض، سرمایهگذاری در استارتاپها، نیاز به یک رویکرد متفاوت دارد. به نقل از مقالهای در سایت entrepreneur.com، رویکرد بیل گراس در "تد تاک"، عوامل اصلی که برای تصمیم به سرمایهگذاری باید بررسی شوند را نشان میدهد. در ادامه به چند نکته از این عوامل اشاره میکنیم:
۱. به دقتی عمیق نه تنها به مشکلی که استارتاپ در حال حل آن است، بلکه به عوامل محرک آن مشکل و دلایل وجود آن و همچنین به اینکه چرا حل آن در این زمان ضروری است، بپردازید.
۲. به هر وسیله که میتوانید برای نزدیک شدن به جریان معاملات با کیفیت تلاش کنید.
۳. همراه با دیگران سرمایهگذاری کنید - سرمایهگذاری گروهی و همسرمایهگذاری به دلایل بسیاری در حال رشد هستند.
۴. همیشه رویکرد پورتفولیوی را در پیش بگیرید.
۵. به دام پیشبینیهای مالی گیر نیفتید. به جای آن سعی کنید عوامل رشد استارتاپ و جذب مشتری را درک کنید.
به طور کلی برای بیشتر سرمایه گذاران، استارتاپ ها تنها یک بخش کوچک از پورتفولیوی کلی آنها را تشکیل می دهد و دلیل آن این است که این سرمایه گذاری ها در بسیاری از موارد بیش از حد خطرناک هستند. با این حال، این سرمایه گذاری در استارتاپ ها اغلب با ارزش اجتماعی و سرگرمی زیادی همراه هستند. سرمایه گذاری هایی هستند که درباره آنها با دوستانمان صحبت می کنیم، با توجه ویژه به آنها پیگیری میکنیم و از آنها بیشتر هیجان و انگیزه می گیریم. این نکته برای استارتاپ ها نیز بسیار مهم است: شما نمی توانید با سرمایه گذاران خود ارتباطات خود را بیش از حد کنید. به روش درستی با آنها در تعامل باشید و آنها در هر شرایطی با شما همراه باشند.
هنر سرمایه گذاری در استارتاپ
جالب است بدانید که سرمایهگذاران ریسکپذیر (VCs) میتوانند با سرمایهگذاری در استارتآپ ها، بازدهی بسیار بالایی بدست آورند. Sequoia Capital با سرمایهگذاری ۶۰ میلیون دلاری در شرکت WhatsApp،
سه میلیارد دلار سود به دست آورد. Lightspeed Venture Partners با خروج از شرکت Snap، با سرمایهگذاری ۸ میلیون دلاری، ۲ میلیارد دلار به دست آورد. همچنین سرمایهگذاری اولیه ۲۰ میلیون دلاری شرکت SoftBank در Alibaba در هنگام عرضه در بازار سهام به ۶۰ میلیارد دلار رسید - یک بازگشت بیش از ۳۰۰۰ برابری.
اما این افزایش سود بسیار بالا چگونه اتفاق میافتد؟
آیا سرمایهگذاران دسترسی به اطلاعاتی دارند که دیگران ندارند؟
آیا آنها تمایل بیش از حدی به پذیرش ریسک دارند؟
و یا آیا تنها به خاطر شانس بوده است؟
در حالی که همه این موارد بخشی از داستان هستند، اما به دست آوردن بازدهیهای پایدار در هر سطحی از دارایی، از آنچه بیشتر افراد تصور می کنند پیچیدهتر است.
پس چگونه میتوان هنر سرمایهگذاری در استارتاپ را آموخت؟
آموزش مداوم
یکی از مهارتهای کلیدی در موفقیت در حوزه سرمایهگذاری VC، آموزش مداوم است. سرمایهگذاران VC با فعالیت در بخش علم و فناوری، باید به فرآیند آموزش بیپایان و علاقمندی عمیق به مفاهیم، فناوریها، افراد و سیستمهای جدید، مسلط باشند. سرمایهگذاری در حوزه VC به دنبال یافتن راهحلهای جدید برای مسائل است تا کسب و کارها، صنایع و دنیای بزرگتر عملکرد بهتری داشته باشند. این مسئله نیازمند توانایی تفکر عمیق و توانایی حل مسئله درباره مشکلاتی است که در دنیا وجود دارد. سوالاتی مانند: تغییرات در چگونگی زندگی و انجام کسب و کار مردم چه تاثیری داشتهاند؟ چه نیازها و کمبودهایی به وجود آمده است؟ چگونه فناوریهای جدید یا موجود میتوانند کمبودهای موجود را پر کنند؟ این موضوعاتی هستند که در حوزه VC به آنها کار میشود و شاید بتوان گفت که به عنوان یک پژوهشگر VC، هرگز نباید از وضع موجود راضی باشید.
تنوع ریسک
سرمایهگذاران VC به طور ذاتی خوشبین هستند، اما این نباید به قیمت مدیریت ریسک پایینتر باشد. همچنین اگر این کارآفرینان استارتاپ بیش از حد زمان را به بررسی مخاطرات احتمالی اختصاص بدهند، احتمالاً قادر به انجام کاری که انجام میدهند نخواهند بود. بیشتر استارتاپها شکست میخورند و بیشترین بازده سرمایهگذاری VCها، مربوط به ۲۰ درصد از معاملات آنهاست که این نشان میدهد حتی برای افراد خبره در سرمایهگذاری هم احتمال اشتباه وجود دارد. بنابراین، بهتر است که مجموعهای از معاملات را انجام داده و ریسکهای متفاوت داشته باشیم. منظور از ریسکهای متفاوت این است که یادگیری و شبکهسازی مداوم در چندین حوزه داشتهباشیم تا قدرت دانش و جریان معاملات در بخشهای مختلف و مدلهای کسبوکاری متنوع حفظ شود.
سرمایهگذاری در افراد و شرکتها
شرکتهای در مراحل ابتدایی به طرز مختلفی رشد و تکامل پیدا میکنند، اما به طور کلی، شرکتهایی که با بهترین کارآفرینان همراه هستند، بهترین نتایج را خواهند داشت. بیشتر استارتاپها در طول راه رشد خود تغییر مسیر میدهند، بنابراین در حالیکه ایده اولیه مهم است، شما به بنیانگذارانی هم نیاز دارید که با انعطافپذیری و دید بلندمدت، بتوانند علیرقم موانعی که با آنها روبرو شدهاند، پیشرفت کنند.
بنابراین، افراد تیم، نکته کلیدی هستند که بیشتر از هرچیزی باید به عنوان سرمایهگذار به آن توجه داشته باشید و بررسی کنید. با تجربه، مهارت در شناسایی افرادی که این ویژگیها را دارند، بدست میآید: افرادی که دیدگاه دوراندیش داشته باشند، با عملیگرایی آنرا پیاده کنند، دارای اعتماد به نفس باشند و همزمان، متواضع باشند و قابلیت ارتباط برای ساختن و الهام بخشیدن به تیم و مدیریت سهامداران را داشته باشند.
طبق تجربه میدانیم که بنیانگذارانی که برای دومین بار شرکت را راهاندازی میکنند گاهی بهترین گزینه هستند و تیمهای بنیانگذاری که از یک یا چند بنیانگذار تشکیل شدهاند و در آنها تواناییهای متمم بین اعضای گروه وجود دارد، نیز به صورت کلی بیشتر پیشنهاد میشوند.
انتخاب بهترین کارآفرینان، نیازمند صرف زمان بسیار با آنها در طول فرایند ارزیابی موشکافانه است. باید بتوانید ارزیابی کنید که چقدر با سختیها سازگاری دارند و چگونه با افراد اطراف خود تعامل دارند. در سطح شخصی تر، نیز باید بررسی شود که آیا تطابقی شخصیتی با آنها دارید یا نه؟ آیا میتوانید برای پنج سال یا بیشتر با این افراد به طور موثری کار کنید؟
ارزیابی موشکافانه
هر چند افراد تیم حائز اهمیت است، اما سرمایه گذاران باید در عین حال با ترس از از دست دادن فرصت (FOMO) مبارزه کنند و زمان کافی برای تجزیه و تحلیل اصل ایده تجاری را داشته باشند و فقط به بنیانگذاران به صورت خاص توجه نکنند. مواردی مانند Theranos و به تازگی تر FTX یا Frank نشان میدهد که بنیانگذاران همیشه آن چیزی نیستند که به نظر می رسند و گاهی اوقات می توانند در خصوص حقایق صادق نباشند. به عنوان یک سرمایهگذار بر استارتاپ، بسیار احتمال دارد که در بنیانگذار متقاعد کننده خود غرق شوید و پرسش از فرضیات اساسی پروژه ها فراموش کنید. اما دامن زدن به هیجانات، دشمن سرمایهگذاری خوب است.
فرهنگ
هنر سرمایه گذاری خطرپذیر یک کار فردی نیست. همانطور که در هر کسب و کار موفق یا تیم ورزشی، شما باید استعدادها و ذهنیت های برتر را در سیستم خود به صورت یکپارچه همراه داشته باشید، برای یک سرمایهگذاری موفق نیز باید یک تیم از افراد با استعداد و توانمند را در کنار خود داشته باشید.سرمایهگذاری موفق نیازمند قدرت بخشیدن به کارمندان برای بیان نظرات خود، آوردن ایده های جدید و داشتن اعتماد برای پیگیری باورهای خود است.
5 سوالی که قبل از سرمایه گذاری بر استارتاپ باید بپرسید
سرمایهگذاری در استارتاپ میتواند بازدهی قابل توجهی داشته باشد، اما این کار یک فعالیت بدون ریسک و خطر نیست. هیچ تضمینی وجود ندارد که یک شرکت جوان به موفقیت برسد، و در صورت شکست، سرمایهگذاران ممکن است بدون هیچ دستآورد مالی باقی بمانند. قبل از ورود به زمین بازی سرمایهگذاری فرشته شدن، تبدیل شدن به یک سرمایهگذار VC یا سرمایهگذاری در استارتاپ از طریق یک پلتفرم جمعآوری سرمایه، چندین سوال کلیدی برای سرمایهگذاران وجود دارد که باید از شرکتهای جوان پرسیده شود.
1- چه میزان از حضور و درگیری سرمایهگذار با پروژه مورد نیاز است؟
سطح درگیری اعضای تیم استارتاپ با سرمایهگذار در شروع مسیر، به طور مستقیم با نوع سرمایهگذاری مرتبط است. به عنوان مثال، سرمایهگذاری که از طریق یک شرکت سرمایهگذاری خطرپذیربر استارتاپی سرمایهگذاری میکند نیازمند میزان مشخص و محدودی از ارتباط و درگیری با اعضای تیم است در حالی که برای یک سرمایهگذار فرشته این مسئله کاملا متفاوت است. در سرمایه گذاری فرشته، سرمایه گذار، سهمی در شرکت دریافت می کند که به این معناست که سهمی در رهبری و فرآیند های تصمیمگیری شرکت دارد.
به طور کلی این مسئله را حتما باید بررسی کنید که در صورت سرمایهگذاری، چه مقدار درگیری با پروژه را باید داشته باشید.
2- چه مدت زمانی لازم است؟
برای هر داستان موفقیت که شنیدهاید، صدها یا هزاران شرکت وجود دارد که سالها طول میکشد تا سودی را به دست آورند. سرمایهگذاری یک بازی بلندمدت است، اما مهم است که شما به مدت زمان لازم برای رسیدن به سود مورد انتظار خود، دقیق بپردازید. در حالی که برخی سرمایهگذاران ممکن است با صبر کردن برای ده سال به دنبال دریافت بازگشت سرمایه باشند، دیگران ممکن است بخواهند پول خود را در عرض پنج سال به دست بیاورند.
ارزیابی سابقهی شرکت میتواند کمک کند تا بازهی زمانی سرمایهگذاری را تخمین بزنید.
۳. چه نرخ بازگشتی مورد انتظار است؟
سرمایهگذاری در استارتاپها ممکن است با بازگشت سرمایه قابل توجهی همراه باشد، اما این یک فعالیت بدون ریسک نیست. هیچ تضمینی وجود ندارد که یک شرکت جوان به موفقیت برسد و یا در صورت شکست، سرمایهگذاران ممکن است بدون هیچ بازگشتی از پروژه خارج شوند.
سرمایهگذاران باید به نرخ بازگشتی مورد انتظار برای هر سرمایهگذاری دقت کنند. بررسی پتانسیل بازگشت سرمایه (ROI) مربوط به استارتاپ خاصی برای سرمایهگذارانی که به حداکثر سودآوری تمرکز دارند، ضروری است. بازگشت سرمایه برای هر نوع سرمایهگذاری متفاوت است.
برای سرمایهگذار فرشته، منتظر بودن بازگشت سالانه در محدوده ۳۰ تا ۴۰ درصد معمول است. به عنوان مثال، سرمایهگذاران VC، در مقابل، در حدود بازگشت بالاتری سرمایهگذاری میکنند، چرا که ریسک بیشتری را به همراه دارد.
در تخمین بازده سرمایهگذاری، مهم است که هزینهها و کارمزدهای مرتبط با سرمایهگذاری را نادیده نگیرید. به عنوان مثال، در سرمایهگذاری در شرکتهای سرمایهگذاری VC، ممکن است هزینههای مدیریت سالانه وجود داشته باشد. همچنین، پلتفرمهای جمعآوری سرمایه نیز برای استفاده از خدماتشان به سرمایهگذاران کارمزد میگیرند. هر چه هزینههای مرتبط با یک سرمایهگذاری خاص بیشتر باشد، بازده آن کاهش مییابد.
4- چگونه سرمایهگذاری تنوع سبد سرمایهای را تحت تأثیر قرار میدهد؟
تنوع، سنجهای از هر پرتفوی سرمایهگذاری قوی است و هدف اصلی کمینه کردن ریسک بدون کاهش بازدهی است. هنگام بررسی سرمایهگذاری در استارتاپ، سرمایهگذاران باید آگاه باشند که چگونه این سرمایهگذاری بر ترکیب دارایی کلی و سطح ریسک تأثیر میگذارد. اما پیدا کردن تعادل مناسب، مسئلهای پیچیده است. عموما هرچه در تعداد بیشتری از استارتاپها سرمایهگذاری انجام شود، نرخ بازگشت با احتمال و به میزان بیشتری میشود.
5- استراتژی خروج چیست؟
داشتن یک استراتژی خروج مشخص برای هر سرمایهگذاری ضروری است، اما برای سرمایهگذاری در استارتاپ به طور ویژه بسیار مهم است. سرمایهگذاران باید روش خود را در خروج از سرمایهگذاری اولیه و هر گونه سود مربوطه روشن و واضح داشته باشند. به عنوان مثال، یک سرمایهگذار فرشته باید بداند در چه نقطهای از زمان قادر خواهد بود سهام خود را بفروشد. باز هم این موضوع نشان میدهد که باید با زمانبندی مربوطه آشنا باشید تا بتوانید در نقطهای که با آن راحت هستید از سرمایهگذاری خود خارج شوید.
سرمایهگذاری در استارتاپها فرصت عالی برای سرمایهگذاران است تا پرتفوی خود را گسترش دهند و به موفقیت یک کارآفرین کمک کنند. اما سرمایهگذاری در استارتاپ یک راه حل صد در صد مطمئن نیست. هر چند یک شرکت ممکن است پیشبینی قوی در جریان نقدینگی داشته باشد، اما آنچه در کاغذ خوب به نظر میرسد ممکن است در دنیای واقعی معادلی نداشته باشد. بررسی دقیق پیش از سرمایهگذاری در یک استارتاپ، نکتهای است که سرمایهگذاران نمیتوانند و نباید از آن غافل شوند.
مراحل سرمایهگذاری در استارتاپ
سرمایهگذاری در استارتاپ یک نوع از ریسکهای بسیار خطرناک است، اما در صورت موفقیت، به شدت نیز سودآور است. بیشتر شرکتها یا محصولات جدید به سادگی موفق نمیشوند، بنابراین خطر از دست دادن سرمایه بسیار محتمل است. اما شرکتهایی که موفق میشوند، میتوانند بازدهی بسیار بالایی را برای سرمایهگذار به ارمغان میآورند.
یک استارتاپ در چندین مرحله قرار میگیرد و هر یک از این مراحل فرصتها و ریسکهای مختلفی را برای سرمایهگذاران دارد.
مرحله اول استارتاپ
ایده اصلی یک شرکت، اولین گام برای شروع کار است. در این مرحله، شرکت هنوز محصول کاری، مشتریان و جریان درآمد ندارد. برای تامین منابع مالی، شرکت های جدید می توانند از پس انداز بنیانگذاران، دریافت وام از بانک ها یا صدور سهام از طریق جذب سرمایه گذاران استفاده کنند.
جذب سرمایه در مقابل دریافت سهام، اولین چیزی است که برای اکثر مردم به ذهن می رسد وقتی به فکر سرمایه گذاری در استارتاپ می افتند.
تخمین زده شده است که در سراسر جهان، بیش از یک میلیون شرکت جدید هر سال شکل می گیرند. پول اولیه کسب شده توسط این شرکت ها معمولا پول بنیانگذاران، دوستان و خانواده است که به آن سرمایه بذر یا سرمایه گذاری بذر می گویند.
این مبالغ معمولا کوچک است و به یک کارآفرین اجازه می دهد که ثابت کند ایدهاش برای موفقیت شانس خوبی دارد. در مرحله بذر، اولین کارکنان استخدام می شوند و نمونه های اولیه توسعه داده می شود تا ایده شرکت را به مشتریان و سرمایه گذاران بعدی ارائه داده شود.
پول سرمایه گذاری شده برای فعالیت هایی مانند انجام تحقیقات بازار استفاده می شود.
در مرحله دوم یک استارتاپ، پس از شروع به کار و جمعآوری درآمدهای اولیه، به یک استارتاپ واقعی تبدیل میشود.
در این مرحله، بنیانگذاران شرکت ممکن است ایده خود را به سرمایهگذاران فرشته (Angel Investor) معرفی کنند. سرمایهگذاران فرشته به طور معمول افرادی با داراییهای انبوه هستند که در سرمایهگذاری در شرکتهای در مراحل اولیه فعالیت میکنند.
سرمایهگذاران فرشته به طور معمول اولین منبع سرمایهگذاری خارج از FF&F هستند. سرمایهگذاری فرشته معمولاً به صورت کوچک انجام میشود، اما سرمایهگذاران فرشته همچنین میتوانند بسیار بیشترین سود را کسب کنند، زیرا در این مرحله چشماندازهای آینده شرکت پرخطرتر است.
پول سرمایهگذاری فرشته برای حمایت از تلاشهای بازاریابی اولیه و انتقال پروتوتایپها به مرحله تولید استفاده میشود
مرحله سوم یک استارتاپ
در این مرحله، بنیانگذاران یک برنامه کسب و کار قوی را توسعه داده اند که استراتژی تجاری و پیشبینیهای آینده را تعیین میکند. اگرچه شرکت هنوز سود خالصی را نمیتواند کسب کند، اما شتاب میگیرد و درآمدهای خود را برای رشد به شرکت بازگردانده میکند.
در این مرحله سرمایهگذاری VC صورت میگیرد.
VC به شخص، شراکت خصوصی یا صندوق سرمایهگذاری جمعی اشاره دارد که به دنبال سرمایهگذاری و دخالت فعال در شرکتهای جدید و هیجان انگیز هستند که از مراحل بذر و فرشته گذشتهاند. سرمایهگذاران VCدر اغلب موارد نقش مشاورهای را بر عهده میگیرند و در هیأت مدیره شرکت قرار میگیرند.
سرمایهگذاری در مراحل بعدی نیز ممکن است برای ادامه رشد و توسعه شرکت صورت گیرد و سرمایهگذاری بیشتری نیز جذب شود.
جمعبندی
اهمیت سرمایهگذاری در استارتاپ همگام با رشد و توسعه صنایع فناوری و نوآوری است. استارتاپها به دلیل برخورداری از ایدههای نوآورانه، توانایی پاسخگویی به نیازهای بازار، کوتاه شدن دوره زمانی برای بهبود فناوری و تقلیل هزینه، تبدیل به گزینه مناسبی برای سرمایه گذاران شدهاند. سرمایه گذاری در استارتاپها میتواند درآمد بسیار بالا و بازگشت سرمایه سریعی داشته باشد، اما به دلیل عدم وجود آمار کافی درباره شرکتهای ناپایدار و شکست خورده، سرمایه گذاری در استارتاپها با خطر بالایی همراه است. با این وجود، سرمایه گذاران با ارزشگذاری دقیق و پیش بینی ریسکها میتوانند در طولانی مدت با بازده بالا در سرمایه گذاری بر استارتاپها موفق باشند.
مطالب مرتبط
برای بیزنس خود سرمایه پیدا کنید.
YC هزینههای سرمایهگذاری خود را روی استارتآپها کاهش میدهد.
هزینههای استارت آپ خود را محاسبه کنید.